آغاز سخن

مژده موذن‌زاده
مژده موذن‌زاده

دبیر بخش هنرهای تجسمی

این جمله را شاید بارها از زبان کسی شنیده و یا در پست‌های دوستانمان در شبکه‌های اجتماعی دیده باشیم؛ «که گاهی هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند حال آدم را خوب کند»؛ اما اگر ما توانسته باشیم با چاپ تصاویری از نقاشی، عکس، خوشنویسی، نقد رویدادهای هنری، گفت‌وگوهایی دل‌چسب و ... حال شما را در طول یک سال حتی برای ساعتی خوش کرده باشیم جای امیدواری است. مخصوصا در شرایطی که مشکلات اقتصادی از مناسبت‌های فرهنگی و هنری پیشی گرفته است.

سال ۹۷ با اتفاق بی تکراری، چون برگزاری نمایشگاهی از مجسمه‌های تونی‌کرگ مجسمه‌ساز آلمانی- انگلیسی در موزه هنرهای معاصر صنعتی شهر شروع شد. بعد از آن هم میزگردی با حضور جمعی از هنرمندان، مدیر موزه و معاون فرهنگی و هنری اداره ارشاد اسلامی کرمان به منظور بررسی عملکرد پژوهشی، هنری و اقتصادی موزه برگزار شد. پرونده‌ای در خصوص چاپ سیلک اسکرین به بهانه برپایی نمایشگاه فؤاد شریفی باعث شد تا به گفت‌وگو با هنرمند چاپگر سیرجانی بپردازیم. به مناسبت ۲۸ مردادماه روز جهانی عکاسی میزگردی با حضور عکاسان از شهرهای متفاوت کرمان برگزار و در کنار آن مصاحبه‌ای با محمد انجم شعاع یکی از پیشکسوتان عکاسی کرمان انجام شد و شمارۀ قبل به بررسی آثار علیرضا هاشمی‌نژاد هنرمند و پژوهشگر فعال حوزه خوشنویسی ایران اختصاص داشت.

در ویژه‌نامه عید به دلیل گستردگی شاخه‌های هنرهای تجسمی موضوع مشخصی را پیش روی نویسندگان نگذاشتیم.

«بازتاب نگارگری در تصویرگری معاصر ایران» عنوان یادداشتی از دکتر طیبه بهشتی است که با ارائه تعدادی تصویر به بررسی این موضوع پرداخته است.

یادداشت دکتر حجت گلچین در خصوص مسجد ملک که یکی از قدیمی‌ترین مساجد کرمان می‌باشد با عنوان «معمای برج آجری مسجد ملک ...» به همراه تعدادی عکس از نمای‌های متفاوت این بنا، اطلاعات مفید، خواندنی و متفاوتی را پیش روی شما قرار می‌دهد.

فرش یکی از شاخه‌های هنرهای تجسمی است. کاوه نویدی‌نژاد در مقاله‌ای تحت‌عنوان «قالی کرمان بهار گذشته؛ خزان امروز» به وضعیت نابه‌سامان قالی کرمان پرداخته و در همین زمینه پیشنهاداتی ارائه داده است.

از میر.شاه‌آبادی مطلب جالب و خواندنی می‌خوانید با عنوان «نقاشی روبروی پنجره اتاق نشیمن یا یک انتخاب». او محیط دفتر وکالت، خریدن هدیه یک جمع دوستانه که متشکل از مهندسان عمران، محیط دفتر انتشارات، فضای خانه یک زوج کارمند را به عنوان چهار نمونه فضا برای بررسی محیط و تاثیرات آن را انتخاب کرده است.

...

بازتاب نگارگری در تصویرگری معاصر ایران

طیبه بهشتی
طیبه بهشتی
بازتاب نگارگری در تصویرگری معاصر ایران

اگر نیم‌نگاهی به سیر تاریخی هنر تصویرسازی معاصر ایران و دستاوردهای آن بیندازیم، مشاهده می‌کنیم که چگونه شماری از برترین تصویرگران معاصر، تمام هم و غم خود را مصروف ابداع سبک‌هایی کرده‌اند که در عین مدرن بودن، ایرانی و آن‌طور که طی این سال‌ها مداوماً گفته شده است، اصیل نیز باشند. در واقع با آغاز دهۀ ۱۳۴۰ ه.ش، بنا بر ضرورت‌های تاریخی و اجتماعی‏، هویت ایرانی و انعکاس آن در آثار ادبی و تصویری کودکان به یکی از عمده‌ترین دغدغه‌های جامعۀ فرهنگی و روشنفکری ایران مبدل شد. به‌طوری که با تأسیس شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۱ ه.ش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۵ ه.ش، هنر تصویرگری کتاب‌های کودکان حیات تازه‌ای یافت. همچنین حضور مرتضی ممیز، نورالدین زرین‌کلک و پرویز کلانتری در هیئت مؤسس شورای کتاب، نویدبخش آغاز دورانی جدید و درخشان در این حوزه از هنرهای ایرانی بود. دورانی که در آن با افول رویکرد سیاسی-فرهنگی دورۀ پهلوی اول برای مدرن شدن تمامی جنبه‌های زندگانی ایرانیان، تلاش برای بازیابی هویت ایرانی و به‌ویژه بازتولید گذشتۀ شکوهمند این مرز و بوم در قالب اشکالی نوین و مدرن از سر گرفته شد. در این میان‏، میراث غنی چند هزار سالۀ تصویرگری ایرانی مبدل به الهام‌بخش‌ترین منبع ممکن برای شماری از برجسته‌ترین هنرمندان تصویرگر این دهه و دهه‌های پس از آن شد. به طوری که این هنرمندان تلاش کردند تا با تکیه بر این میراث و به‌ویژه نمایندۀ اوج آن، یعنی سنت چند صد سالۀ نگارگری ایرانی آثاری را خلق کنند که ویژگی و حال و هوای ملی و بومی داشته باشند. با این وصف‏، اکنون و پس از گذشت بیش از نیم‌قرن از آغاز این جنبش که دستاوردهای گوناگونی همچون مکتب سقاخانه۲ را نیز به همراه داشته است، برخی زبان به نقد آن گشوده و تصویرگران یادشده را در دست‌یابی به اهداف خود چندان موفق ندانسته‌اند.۳

در واقع بررسی سیر آن بخش از هنر تصویرگری معاصر ایران در حوزۀ کتاب‌های کودکان‏ که تلاش کرده‌ است تا با تکیه بر ارزش‌های بصری و ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد نگارگری ایرانی، آثاری را خلق کند که بازتاب‌دهندۀ تاریخ شکوهمند حیات فرهنگی ایرانیان و نیز انتقال نوعی حس هویت ملی و ایرانی به کودکان باشد، به خوبی نشان می‌دهد که چگونه سنتی که در نگاه نخستین ستایندگان آن جز به کار بازنمود جهان قدسی و مثالی و بازتاب ارزش‌های اخلاقی و انسانی نمی‌آمد، اکنون و با افول آن، بیش از بیش در خدمت بازنمایی شخصیت‌‌های کوته‌فکر و حتی انعکاس حماقت نوع بشر قرار گرفته است.

...

معمای برج آجری مسجد ملک...

حجت گلچین
حجت گلچین

دکترای ابنیۀ تاریخی و عضو هیات علمی دانشگاه

معمای برج آجری مسجد ملک...

آنچه که تا به امروز در مورد مسجد ملک کرمان ذکر شده، علیرغم آنکه جملگی بر بنیان سلجوقی آن پای می‌فشارد، هرگز به ارائۀ دقیقی از تاریخ معماری آن نینجامیده است و افقی روشن از روند شکل‌گیری آن را نمایان نمی‌سازد. از هم پاشیدن ساختار بافت پیرامون مسجد و به‌تبع آن از دست رفتن پیوند و ارتباط اثر با بسترِ تاریخی‌اش (تصویر ۱)، الحاقات و تعمیرات ادوار متأخر به ویژه دورۀ قاجار و مداخلات و برخی مرمت‌های غیرحرفه‌ای معاصر، درمجموع، ساختاری به شدت مغشوش و مبهم از معماری را عیان ساخته است که خوانش طرح و عرصۀ اولیۀ مسجد را بسیار دشوار می‌سازد.

بیشترین چیزی که در نگاه اول از کالبد امروزین مسجد ملک دریافت می‌شود، نه اساس سلجوقی آن که سبک و سیاق معماری دورۀ قاجار است. این ویژگی را در ساختار گنبد، ایوان‌ها و به‌طور اخص ایوان شرقی و مقرنس‌ها و تزئینات مُعَقّلی آن و در یک نگاه کلی، در تزئینات به جا مانده در نماهای مشرف به صحن و سایر تغییرات و تعمیراتی که بعضاً تا دورۀ پهلوی نیز امتداد یافته، به وضوح می‌توان دید. درعین حال، برخی ساختارهای منسوب به دورۀ سلجوقی مسجد نیز در ادوار بعدی چنان دستخوش مداخلات و دگرگونی شده‌اند که یافتن شکل سلجوقی آن میسر نیست. مصداق آشکار این مسئله ساختمان ایوان مشرف به گنبدخانه (ایوان قبله) است که تا قبل از وقوع زلزلۀ سال ۱۳۶۰، قریب به اتفاق کارشناسان احداث آن را با استناد به تاریخ کتیبه شده بر آن، هم‌زمان با ساخت گنبد در دورۀ قاجاری می‌پنداشتند. با وقوع زلزله و تخریب بخش‌هایی از ایوان مذکور، تزئینات و ساختار سلجوقی زیر آن نمایان شد (تصویر ۲) که از یکسو گواهی بر بنیان سلجوقی این بخش از مسجد است و از سوی دیگر در اتصال با گنبد قاجاری پشت آن، ساختاری گنگ و مبهم را از منظر تاریخ معماری پدید آورده است.

قالی کرمان بهار گذشته، خزان امروز

کاوه نویدی نژاد
کاوه نویدی نژاد
قالی کرمان بهار گذشته، خزان امروز

قالی کرمان در ذهن مردم ایران و علاقه‌مندان جهانی قالی ایران همواره نماد کیفیت، زیبایی و دوام بوده تا جایی که در مثل‌های ایران نیز جایی برای خود باز نموده و به فرهنگ و ادبیات عامه نیز وارد شده. مراد از به‌کارگیری اصطلاح «فلانی مثل قالی کرمان است»، نشان از اهمیت و ارزش فرد و یا عدم تأثیر منفی گذر سالیان بر ظاهر فرد در مورد موضوع مورد نظر است که قیاس آن با قالی کرمان، تلویحاً اشاره به کیفیت و ارزشمندی قالی کرمان دارد؛ اما زمانی که از منظر تاریخی و در بستر زمان نگاهی به تحولات قالی کرمان انداخته شود شاهد افت و خیزهای فراوانی از اواسط دوران قاجار تا زمان حاضر خواهیم بود که در این مقاله سعی خواهد شد به‌اختصار به این تاریخ نگاهی دقیق‌تر و کارشناسانه انداخته شود. متأسفانه تاکنون افراد مختلف عمدتاً تنها در مورد شکوه و زیبایی و کیفیت قالی کرمان سخنانی را بیان داشته‌اند و از اوضاع کنونی قالی کرمان و شرایط ناگوار آن کمتر سخنی بیان شده و به دلایل گوناگون، گاه به شکل عامدانه و گاه سهوی از بیان آن طفره رفته‌اند که در این فرصت سعی خواهد شد بیشتر به واکاوی آن پرداخته شود. مطالب در دو بخش پیشینه تاریخی و زمان معاصر بیان خواهد شد.

تاریخچه قالی کرمان:

قدیمی‌ترین نمونه‌های باقی مانده از قالی کرمان مربوط به دوران صفویه است که در مطالعات تاریخی فرش‌شناسی این دوره را دوره «کلاسیک» قالی ایران به شمار می‌آورند. با روی کار آمدن سلسله صفویه با توجه به قدرت پادشاهان این سلسله و درایت آن‌ها در امور کشورداری، شاهد رونق و ثبات زیاد اقتصادی در سراسر قلمرو ایران آن روزگار هستیم. شاهد این ادعا کاروانسراهای بسیاری است که در همه نقاط ایران در مسیر شاهراه‌های تجاری و ارتباطی جهت ارائه خدمات به کاروان‌های تجاری ساخته شده و در کرمان نیز یادگارهایی از آن باقی است. این ثبات و رونق اقتصادی باعث شد تا هنر دوران صفویه رشد و گسترش قابل‌توجهی داشته باشد که بخصوص در معماری و صنایع‌دستی و به‌ویژه فرش ایران قابل مشاهده است. با توجه به تمایل سلاطین صفوی به تجارت قالی کارگاه‌های سلطنتی تولید قالی در شهرهایی که دارای سنت دیرینه قالی‌بافی بودند تأسیس شد. مهم‌ترین این مراکز شامل کرمان، تبریز، اصفهان، کاشان و هرات در افغانستان امروزی بودند که به سفارش دربار اقدام به تولید قالی‌هایی با بهترین کیفیت در طرح، رنگ و مواد اولیه می‌کردند؛ تا جایی شاهد به‌کارگیری الیاف طلا و نقره هم به جهت زیبایی و هم استحکام بالا در فرش‌ها هستیم. در این میان کرمان با توجه به سابقه دیرینه در تولید انواع منسوجات و پارچه‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود تا جایی که امروزه بسیاری از قالی‌های کرمان دوره صفویه، زینت‌بخش موزه‌های بسیاری در جهان است و مجموعه‌داران آثار هنری فقدان قالی کرمان در مجموعه خود را نقصی آشکار در مجموعه خود می‌دانند.

...

نقاشی روبروی پنجره اتاق نشیمن یا یک انتخاب

میر. شاه آبادی
میر. شاه آبادی
نقاشی روبروی پنجره اتاق نشیمن یا یک انتخاب

همۀ ما انتخاب‌هایی داریم در زندگی چه‌بسا مهم یا کم‌اهمیت که شامل انتخاب لباس، غذا و یا شاید انتخاب رشته تحصیلی و ...که تمامی آن‌ها در افراد مختلف متفاوت است و هریک با توجه به روحیات آن‌ها صورت می‌گیرد، یکی از انتخاب‌های افراد انتخاب‌های هنری می‌باشد که شامل انتخاب موسیقی، صفحات مجازی، رفتن به گالری، سینما و یا خرید آثار هنری برای آراستن مکان آسودگی‌اش و این انتخاب‌ها شامل: تابلو نقاشی، تابلو عکس، تندیس، سردیس و یا نقوش برجسته‌ها و ...، همه این انتخاب‌ها در ایام پر تکاپوی پیش از نوروز پررنگ‌تر می‌شوند و حتی در تقسیم هزینه‌های اصلی برای عید یکی از اولویت‌ها همین موضوع قرار می‌گیرد حال فارغ از نوع انتخاب افراد می‌خواهیم اندکی چرایی انتخاب را بکاویم تا با دانستن این چرایی دلایل خودآگاه و ناخودآگاه را در مسیر خواستن خویش تقویت کنیم؛ آنچه در این نوشتار به‌عنوان نمونه بیان می‌شود از فضای شهری، شهر محل سکونت نگارنده-رفسنجان- می‌باشد.

اگر شما امروز با لباس آبی به محل کار می‌روید هرگز اتفاقی نبوده و دارای دلیل است که این انتخاب وابسته به شرایط روحی، اقتصادی، فرهنگی و یا فضای خانه، محله و شهر یا حتی موقعیت زمانی شما دارد حال چگونگی رخ دادن آن مستلزم از نظر گذراندن سطور پیش روست که بازگو می‌کنیم چرایی انتخاب را و به تعریف کلماتی از قبیل تصورات اجتماعی، عادت‌واره‌ها، سرمایه‌های فرهنگی و فضا می‌پردازیم و با کنار هم قرار دادن آن‌ها این معانی در مثال کلیت دلایل انتخاب یک تابلوی زیبا به‌زعم هرکداممان در روبروی پنجره نشیمن خانه‌تان را روشن می‌کنیم.